خواهر بزرگتر
همیشه دلم خواهر میخواسته. خواهری بزرگتر از خودم. اما نه زیاد بزرگتر، مثلا حدود پنج یا شش سال. میدانی؟ خواهر اساسا چیز خوبی است. وقتی دختری در خانواده به دنیا می آید، علاوه بر نقش دختری، ممکن است نقش خواهری هم بر عهده اش باشد. و این می تواند خوشحالکننده ترین خبر دنیا باشد. شاید چون هیچوقت خواهری نداشته ام تصوراتم از خواهر یک موجود فانتزی و گوگولی باشد. اما من با همین تصور فانتزی خودم خوشحالم.
میدانی؟ خواهر برای من معنای صبوری است. تجلی صبر است. صبر نه فقط به معنای تحمل دردها و رنج ها و بلکه به معنای مقابله با سختی ها. وقتی خواهر داری مطمئنی که یک نفر علاوه بر مادرت، در دنیای خدا هست که تحت هر شرایطی دوستت دارد و غمخوارت است. می توانی زخم های دلت را بدون واهمه نشانش بدهی و بی ترس از قضاوت، درهای سینه ات را به رویش بگشایی. میتوانی از او مشورت بگیری. راه هایی که میخواهی بروی ر